Zone de Texte: به انتظار بربرها (۱۸۹۸)
کنستانتين پترو کاوافي
Konstantinos Petrou Kavafis
برگردان: شهاب هروي
 
Zone de Texte:  

Nouvelle page 1 Nouvelle page 1

 

 

                                                     

            
 

 

 

به انتظار ِ چه ايم ما، گردآمدن در انجمن؟

امروز بی گمان بربرها خواهند آمد.

چرا سنا کاری نمی کند؟

سناتورها نشسته اند بی که قانونی بگزارند؟

زيرا امروز بربرها درمی رسند؟

چرا سناتورها قانون بگزارند؟

بربرها با آمدن شان اين کار را خواهند کرد.

 

 

 

به انتظار ِ چه ايم ما، گردآمدن در انجمن؟

امروز بی گمان بربرها خواهند آمد.

چرا سنا کاری نمی کند

سناتورها نشسته اند بی که قانونی بگزارند؟

زيرا امروز بربرها درمی رسند؟

چرا سناتورها قانون بگزارند؟

بربرها با آمدن شان اين کار را خواهند کرد.

 

امپراتورمان چرا زود از خواب برخاسته

و پيش ِ بزرگ ترين دروازه ی شهر نشسته است

بر تخت، با تاج بر سر، از سر ِ وظيفه؟

زيرا بربرها امروز خواهند رسيد.

امپراتور به انتظار پيش باز از رهبرشان است،

و منشوری به دست دارد

تا تقديم کند به او

نام ِ کسان را نوشته است و عنوان ها را.

 

چرا دو رايزن مان امروز پيداشان شده

و وزرا با ردای سرخ ِ زربَفت شان؛

و النگوهای ياقوت نشان

و انگشترها با زمردهای سبز ِ درخشان؛

چرا عصای گران بهاشان را امروز آورده اند

پوشيده از زر و سيم ِ زيبا؟

 

زيرا بربرها امروز خواهند رسيد

و اين ها براشان خوشآيند خواهد بود.

 

چرا خطيب های والامقام نمی آيند

با واژه های نغزشان؟

زيرا بربرها امروز خواهند رسيد،

رنجيده خواهند شد از سخن وری شان.

 

چرا يک باره ناآرام شد اين جا

و آشفته (چهره ها چه ترس خورده اند).

خيابان ها و ميدان ها چرا زود خالی می شوند،

و هر کسی به خانه می رود، غرق در انديشه؟

 

زيرا شب رسيد و بربرها نيامدند،

چند تنی از مرزنشينان، اکنون آمدند

با اين خبر که ديگر بربری نيست.

 

حالا پس چه کنيم، بدون ِ بربرها.

اينان، دست کم راه ِ نجاتی بودند

 

 

 

 

بازگشت

 

               

  

arefani@hotmail.com

www.jazma.1colony.com